فقط 4 روز تا دیدن زیباترین معجزه ی خدا مونده
سلام کیاوشم بعد از 5 روز اومدم خونه که وسیله هات رو جمع و جور کنم و دیگه کوچ کنیم بریم خونه ی مامانی دلم واسه ی خونه ی خودمون خیلی تنگ میشه... سه شنبه ی هفته ی گذشته با بند ناف رویان فرارداد بستیم و قرار شد روز عمل نمایندشون بیاد واسه گرفتن بندنافت... 5شنبه هم بخاطر انقباض های زیادی که داشتم مجبور شدیم بریم بیمارستان (با بابا مهدی و مامانی) و با مسکن اروم شدم بعد از 2-3 ساعت بزور اجازه دادن بیام خونه آخه میگفتن ممکنه کیسه آبت پاره شه اما من دوست نداشتم بمونیم و برگشتیم .خانم مامایی که اونجا بود اومد بهم گفت که شوهرت خیلی نگرانه و هر دقیقه میاد داخل حال شمارو میپرسه میبینی نیومده چقدر واسه بابا ...
نویسنده :
مامان یاسی
21:48